غروب قلبها

 به نام آنکس که مهرش هرگز در قلبم غروب نخواهد کرد 

گفتی به احترام دل باران باش ؛باران شدم و به روی گل باریدم 

گفتی که ببوس روی نیلوفر و از عشق تو گونه های او را بوسیدم 

گفتی ستاره شو دلی روشن کن ؛من هم بر کل ستاره ها تابیدم 

گفتی که برای باغ دل پیچک باش ؛ بر یاسمن نگاه تو پیچیدم 

گفتی که برای لحظه ای دریا شو ؛دریا شدم و تو را به ساحل دیدم 

گفتی بیا و  لحظه ای مجنون باش ؛ مجنون شدم و ز دوریت نالیدم 

گفتی بیا و از وفایت بگذر ؛ از لهجه بی وفاییت رنجیدم 

گفتم که بهانه ات برایم کافیست ؛ معنای لطیف عشق را فهمیدم


کی با اشکای تو یه آسمون ستاره ساخت 

کی بود که به نگاه تو دلش رو عاشقونه باخت 

کی بود که با تگاه تو خواب و خیال عشق و دید 

کی بود که تنهاواسه تو از همه دنیا دل برید  

نگو کی بود ,کجایی بود اون که برات دیونه بود  

رو خط به خط زندگیش از عشق تو نشونه بود  

من بودم اون که دلشو ساده به پای تو گذاشت  

اون که واسش بودن تو به غیر غم چیزی نداشت  

@@@@@@@@@@@@@@@@  

مرا صد بار از خود برانی  دوستت دارم  

به زندان هم کشانی  دوستت دارم  

چه سود از مهر ورزیدن , چه حاصل از وفا کردن  

مرا لایق بدانی یا ندانی دوستت دارم