نیاز من باش

چشمانت را برای زندگی می خواهم ، اسمت را برای دلخوشی میخوانم دلت را برای عاشقی میخواهم  صدایت را برای شادابی می شنوم . دستت را برای نوازش و پایت را برای همراهی می خواهم عطرت را برای مستی می بویم و خیالت را برای پرواز می خواهم و خودت را نیز برای پرستش

ادامه مطلب ...

پنجره تنها یی من

از پنجره کوچک تنهاییم باتو حرف می زنم از پشت دیوار های سنگی با قایق غم هایم در ردوخانه اشکهایم برای یافتن تو تا انتهای ظلمت پارو می زنم . 

چشمان مهربان تو از لا به لای شهر ستاره باز هم قصه امید را می گوید اما قلب گوچک من سالهاست که حرف های شاد را در کویر خود ندیده است . 

از خود خانه و سر پناهی ندارم و در آرزویش هم نیستم اما متن جان آرزوی من این است که خانه ای در دل آسمان داشته باشم اگر چه به مساحت یک قلب باشد

غروب قلبها

 به نام آنکس که مهرش هرگز در قلبم غروب نخواهد کرد 

گفتی به احترام دل باران باش ؛باران شدم و به روی گل باریدم 

گفتی که ببوس روی نیلوفر و از عشق تو گونه های او را بوسیدم 

گفتی ستاره شو دلی روشن کن ؛من هم بر کل ستاره ها تابیدم 

گفتی که برای باغ دل پیچک باش ؛ بر یاسمن نگاه تو پیچیدم 

گفتی که برای لحظه ای دریا شو ؛دریا شدم و تو را به ساحل دیدم 

گفتی بیا و  لحظه ای مجنون باش ؛ مجنون شدم و ز دوریت نالیدم 

گفتی بیا و از وفایت بگذر ؛ از لهجه بی وفاییت رنجیدم 

گفتم که بهانه ات برایم کافیست ؛ معنای لطیف عشق را فهمیدم

ادامه مطلب ...

رسم دوست داشتن

پروردگارا ! به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند .گریه کنم برای کسانی که هیچگاه غمم را نخوردند . لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند . محبت کنم به کسانی که محبتی در حقم نکردند . عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند .

شعر سکوتم

من شعر سکوتم را در گوش تو خواهم خواند  

شب های بلندم را با یاد تو خواهم ماند  

من ریشه ی عشقم را در قلب تو خواهم کاشت  

آن صحبت اول را در خاطرم خواهم داشت